بسم الله الرحمن الرحیم اعدام (قسمت پنجم) سلام باز هم با شبهه ای دیگه از تارنمای افشا در خدمتتون هستم و قضاوت رو به خودتون موکول می کنم : افشا :
جواب :
بیان این مطلب از سوی سایت افشا و خصوص آرش بی خدا را خوش بینانه به حساب بی اطلاعی یا ظاهر بینی آن ها از احکام دین متعالی اسلام می گذارم و اعلام می کنم که این ادعا به شکلی که مطرح شده صحت ندارد. حکم روزه خواری یا ارتداد یا همجنس بازی و.... اعدام نیست و به صرف انجام این اعمال کسی از هستی ساقط نمی شود .
در احکام جزایی اسلام کشتن افراد فقط و فقط در دو مورد مجاز و درغیر آن دو ممنوع می باشد :
الف- قصاص در رابطه با قتل عمد
ب- اِفساد فی الارض یعنی ایجاد فتنه و تباهی ، تهدید امنیت روانی ، فکری و اعتقادی افراد جامعه ودر یک جمله به خطر انداختن سلامت جامعه ،
و در غیر این دو مورد حکم اعدام برای کسی صادر نمی گردد .
.....من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا....... (مائده -32)
.....هرکس انسانی را بدون حق قصاص ویا بی انکه فساد و فتنه ای در روی زمین انجام داده باشد به قتل برساند ،مانند آن است که همه ی مردم را کشته باشد....
بنا بر این تنها خطا کارانی استحقاق اعدام می یابند که با ، تعرض به حریم اجتماع ، و بی اعتنایی به ضابطه های شرعی و اخلاقی جامعه ، مثلا با انجام گناه در منظر عموم ، مصداق اِفسادو تباهکاری در زمین ، بر آنان عینیت یا بد .
گناه ، همچون یک بیماری مسری ، به راحتی از شخص آفت زده به افراد سست ایمان انقال می یابد و در لایه های مختلف اجتماع ، پراکنده شده و آثار تخریبی خود را در سرنوشت جامعه ، بر جای خواهد گذاشت. کسانی که با جرم علنی خود ، قبح گناه را در اذهان کمرنگ می نمایند و موجب ترغیب دیگران به این کار می شوند ، در انحراف جامعه مسئولند و باید عواقب آن را هم پذیرا باشند .
بر خلاف تصور برخی نا آگاهان ، گناهانی که از ناحیه ی شرایع آسمانی مورد نهی و نکوهش قرار گرفته اند از قبح ذاتی بر خوردارند و اثر ویران گر خود را در روح ، جسم واندیشه ی فرد فرد جامعه باقی میگذارند ، لذا مورد نهی شدید قرار گرفته و علاوه بر ارتکاب آن ، قبح زدایی و ترویج آن نیز به شدت مذمت گردیده است و با مرتکبین علنی با قاطعیت برخورد می شود .
اما در مقابل ، با کسانی که در خلوت های خود ، گناه می کنند ، با مماشات برخورد می شود . نه به این معنی که جرمی صورت نگرفته و یا آن ها موستوجب عقوبت آخرتی نیستند ، بلکه به خاطر نشکستن حرمت دین از کیفر دنیوی آن ها چشم پوشی می شود. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که در جامعه از ظاهری موجه برخوردار است ، اما متاسفانه ،سالیان سال در خلوت به گناهی بزرگ مثل مصرف مشروبات الکلی ، مشغول می باشد، و برای حفظ آبروی خود آن را علنی نمی کند ،این فرد از سوی قوانین کیفری اسلام مورد تعرض و بر خورد قرار نمی گیرد. حتی قانون به حمایت از وی که حریم اجتماعی دین را محترم شمرده و هنجار های مثبت اجتماعی و دینی را اگر چه به ظاهر رعایت نموده ، بر می خیزد و حفظ آبرویش را واجب می شمرد ، تا جایی که غیبت کردن و سلب آبرو از چنین افرادی حرام و از گناهان کبیره می باشد . یعنی اگر احیانا کسی از فسق پنهان او با خبر شد حق اظهار آن را در حضور دیگران ندارد ، تا نکند به خاطر ازدست دادن یکی از مهم ترین سرمایه ی انسانی یعنی آبرو ، فرصت توبه و بازگشت از او گرفته شود. اما در صورتی که فرد هنجار شکنی کند و با ارتکاب علنی این عمل حرام بی حیایی خود را به نمایش گذارد ،در معابر عربده بکشد و بد مستی نماید یا برای نوامیس مردم مزاحمت ایجاد نماید ، با وی به شدت برخورد می شود . البته حکم او در مرحله ی اول ، حتی دوم و سوم تازیانه است و اعدام نیست .اما اگر بعد از هر مرتبه مصرف آشکارای مشروبات ، در دادگاه محکوم به تحمل حدِ تازیانه شود ، و با این حال با پر رویی تمام و برای مرتبه ی چهارم ، اقدام به این کار نماید به عنوان مفسدِ فی الارض ، اعدام خواهد شد .
ارتداد هم به خودی خود ، حکم اعدام را برای کسی در پی ندارد . هستند مسلمان زاده هایی که در حال حاضر از دین برگشته و دیگر اعتقادی به خدا ندارند و دین باوری را ناشی از نا بخردی می پندارند ، اما قانون متعرض آنان نمی شود .آن ها می توانند آزادانه و آن طوری که مایل باشند بیاندیشند، و در حریم خصوصی منزل خود زندگی کنند . اما حق ندارند این ارتداد و بازگشت از اعتقادات را در بوق و کرنا نموده و با کشاندن انحراف خود ، به حیطه ی اجتماع ، برای انحراف دیگران تلاش کنند و باتبلیغات خود افراد را در اعتقاداتشان دچار تزلزل و تحیر نمایند که در این صورت و با احراز فساد انگیزی ، و صدق جنگ با خداوند ، با آن ها برخورد خواهد شد .
البته این حکم شامل پرسش و تحقیق و طرح شبهات در جمع های علمی نیست که سوال مقدمه ی علم است ، و خود اسلام به تدبر و تفکر و مطالعه در همه ی امور سفارش می کند و از پذیرش دین ، آن هم از روی احساس و بدون تحقیق نهی می نماید .( بنده صحبت در رابطه باتشویق اسلام به تحقیق و اندیشه ، و تحسینِ حقیقت پژوهی و عدم پذیرش کورکورانه دین را به فرصت دیگری موکول می کنم . )
این مطلب در موارد دیگر هم صادق است ، یعنی تا گناهی علنی نشود مجازات دنیوی را برای گناه کار به دنبال نخواهد داشت .(البته بحث گناهان اجتماعی مثل خیانت به کشور یا سعی در فاسد و معتاد کردن جوانان مستثنی است که به آن هم خواهم پرداخت.)
از آن سوی ، اسلام تجسس و ورود به حریم خصوصی افراد راممنوع و جرم اعلام نموده و به کسی اجازه ی کنجکاوی برای کشف گناهان شخصی و پنهان را نمی دهد ، اگر ماموری از دیوار منزلی بالا برود ، یا با بو کردن دهان افراد ، بخواهد پی به شراب خوردن آن ها ببرد ، یا با تحت فشار قرار دادن کسی ، او را وادار به اعتراف گناه بنماید ، در همه این موارد، خود ، مرتکب جرم شده و باید با مامور خاطی برخورد قضایی شود.در آیین اسلام تفتیش عقاید برای آشکار نمودن نهفته های درون ، جرم و گناهی قابل پی گیری است .
در اینجا مناسب دیدم تا با آوردن فرمان هشت ماده ای حضرت امام ره که بر گرفته از تعالیم ناب و ارزشمند اسلامی است ، هر گونه شبهه ای را در این رابطه بر طرف نمایم :
فرمان هشت ماده ای حضرت امام (ره) خطاب به قوای سه گانه
3- آقایان قضات واجد شرایط اسلامی ، چه در دادگستری و چه در دادگاههای انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامی احکام اسلام را صادر کنند ، و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق به کار پر اهمیت خود ادامه دهند . و مامورین ابلاغ و اجرا و دیگر مربوطین به این امر باید از احکام آنان تبعیت نمایند تا ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار ، احساس آرامش قضایی نمایند ، و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی جان و مال و حیثیت آنان در امان است و عمل به عدل اسلامی مخصوص به قوه قضاییه و متعلقات آن نیست ، که در سایر ارگانهای نظام جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و متعلقات آن و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیتهها و بسیج و دیگر متصدیان امور نیز به طور جدی مطرح است و اَحدی حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامی داشته باشد.
*********************************************
همانطور که خود مشاهده می کنید چکیده ی دستورات اسلام در پاسداشت حقوق فردی شهروندان ،در این فرمان تاریخی به عینیت و تبلور رسیده است ، و مبین آن است که چقدر حریم خصوصی افراد در اسلام محترم بوده و تعرض به آن جرم و بر خلاف آموزه های دینی است ( ان شاء الله در بحث انحرافات جنسی بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت )
حال اگر برخی مامورین در انجام تکالیف محوله دچار تند روی و افرط شوند و با ِاعمال سلایق شخصی ، موجبات تکدر خاطر مردم را فراهم آورند ، ربطی به اصل نظام و اسلام ندارد.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست