بسم الله الرحمن الرحیم سنگسار(قسمت اول): زنا در محکمه ی وجدان دوستان سلام ان شاءالله از امروز به بحث جدیدی پیرامون انحرافات جنسی و سنگسار خواهم پرداخت که از اهمیت بسزایی برخورداره ومتاسفانه به دستمایه ی دشمن برای حمله به اسلام تبدیل شده ،امیدوارم بتونم در این مجال اندک حق مطلب رو ادا کنم و مطالب ارائه شده برای خوانندگان مفید فایده باشه. افشا :... آیا در شریعت اسلام مکافات سنگسار وجود دارد یا نه؟... ...زنا (تماس جنسی خارج از ازدواج) اساساً جرم نیست (اما از نظر من غیر اخلاقی است) و شایسته هیچگونه مجازاتی نیست،... ...برای سنگسار توضیحی افزون بر آنچه در قبیح بودن اما جرم نبودن زنا آوردم ندارم ... پاسخ: معترض ادعا می کند که زنا وارتباط ناسالم جنسی جرم نیست بلکه تنها عملی غیر اخلاقی است .من پاسخ توهم وی را با 3 پرسش آغاز می کنم : اول : تعریف معترض از جرم چیست و اساسا در دیدگاه وی به کدامین عمل و با کدامین شاخصه جرم اطلاق می شود ؟ دوم : اخلاق در نظر وی چه تعریفی دارد و تلقی وی از عمل اخلاقی یا غیر اخلاقی چیست؟ وسوم اینکه: در کدامین قانون ومنشور نانوشته ای جرم بودن یا غیر مجرمانه بودن زنا را جستجو کرده و به چنین نتیجه ای رسیده است؟ اینها سوالاتی است که معترض و امثال وی هرگز پاسخ و توجیه قابل قبولی برای آن نخواهند داشت چرا که با انکار یگانه خالق هستی و تنها واقف به مصالح بشر و تنها شایسته ی تقنین در عالم یعنی خداوند ،باب معرفت به حقایق عالم بسته شده و دست یافتن به قانونی که در بر گیرنده ی همه ی مصالح و کمالیات بشر باشد غیر ممکن خواهد بود و انسان از یک برنامه ی مدون با اصولی محکم و استواردر جهت رسیدن به رشد و تعالی محروم خواهد ماند. آنچه برای موحدین مسلم و قطعی است آن که ، نهی و نکوهش ادیان الهی( از جمله اسلام ) ازیک فعل یا شیئ نشان دهنده ی ارتباط مستقیم آن با سر نوشت انسان و جوامع بشری بوده ، و شدت نهی شرایع آسمانی و تعیین مجازاتهای سنگین برای یک جرم یا معضل اجتماعی ، نشان گرتاثیر به سزا و تخریبی آن درسلامت وپویایی جامعه وافراد آن در مسیر تعالی و بالندگی است. در این میان یکی از سنگین ترین مجازات ها مربوط به انحرافات جنسی است که ممکن است با دیدی محدود و یک جانبه گرایانه بسیار تند و خشونت بار جلوه نماید. معترض و هم فکرانش ایجاد ارتباط جنسی مطابق میل و خارج از ضابطه یا به تعبیر دیگر زنا را مربوط به دایره ی اختیارات و آزادی های فردی هر انسانی دانسته و منع او را از ابراز تمایلات درونی ،مخالف آزادی های وی و تعدی به حریم خصوصی افراد تلقی می کنند . طبق این نظر هرگاه دونفر، بر خلاف قانون طبیعت و وجدان ، و صرفا به قصد ارضائ غریضه ی شهوانی با هم در آمیزند ، آثار این انحراف تنها دروجود آن دو خلاصه شده و از محدوده ی دو بدن فراتر نمی رود، در حالی که براساس آموزه های دین وبر خلاف این نگاه ساده انگارانه ، تک تک کنش و واکنش های هر انسانی بر جامعه وحتی نسل های اتی بشری تاثیر مستقیم و غیر قابل انکار می گذارد. زنا چگونه جرم نیست در حالی که هر عقل سلیمی با بررسی آثار و تبعات تخریبی آن از بعد فردی وجامعه شناختی ، بر جرم و ناهنجار بودن آن صحه می گذارد : 1. افزایش نا امنی برای زنان و دختران در اثر شیوع این آفت اجتماعی ، 2. فرار جوانان از پذیرش بار مسئولیت تشکیل خانواده و تن ندادن به ازدواج به خاطر نقد و سهل الوصول بودن لذات شهوانی 3.ایجاد حس بد بینی و بی اعتمادی در بین دختران و پسران پایبند به اخلاق و بی رغبتی آنان نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده به خاطراحتمال عدم سلامت طرف مقابل ، 4. عدم وفاداری وپایبندی جوانان به وعده ها وتعهدات خود و در نتیجه ایجاد شکست ها،ناکامی ها و سرخوردگی ها ی عاطفی برای طرف مقابل . 5. بالا رفتن سن ازدواج خصوصا دردختران و تشدید بحرانهای روحی و جسمی در جوانان 6. افزایش سوء ظن در بین همسران نسبت به سلامت یکدیگرحتی پس از گذشت سال ها زندگی مشترک ، 7. متزلزل شدن کانون خانواده ها وافزایش آمار طلاق 8. گسترش اختلافات و نزاع های بین خانواده ها تا سر حد قتل یا گسست روابط فامیلی 9.طرد دختران فریب خورده از خانواده ها و در نتیجه از دست دادن حمایت مالی و اجتماعی خانواده و مجبور شدن آنان به تحمل تجرد وکار کردن برای امرار معاش 10 . جذب شدن دختران فریب خورده و فراری یا طرد شده از کانون خانواده به خانه های فساد برای تن فروشی جهت تامین امنیت و در آمد های بی مرارت 11. ایجاد میل به تجربه ی شکل های دیگر انحرافات جنسی وگناهان بیشترو بزرگترتا جایی که افراد تلاش می کنند برای دست یابی به لذت شهوانی بیشتر به مقاربت های جمعی در آن واحد یا حتی نزدیکی با حیوانات روی آورند. 12. از بین رفتن حیا و گسترش بی شرمی در جامعه تا جایی که دیگر برای چنین افرادی شهره شدن به گناه و بد نامی ،هیچ ناراحتی و نگرانی را در پی ندارد. 13. بی غیرت وبی تفاوت شدن افراد زنا کار نسبت به سلامت خانواده و فرزندان تا جایی که دیگر حتی در قبال انحرافات جنسی همسر و فرزندان واکنشی از خود نشان نخواهند داد. 14. قوت یافتن احتمال گرایش زناکاران به زنای با محارم ، تا جایی که در مرتبه های بعدی انحراف حتی اعضای خانواده ها ی آنان نیز، از تعرض مصون نخواهند بود. 15. شیوع بیماری های همه گیر و صعب العلاج مقاربتی 16. افزایش آمار سقط جنین 17.ولادت فرزندان بی هویت وسر راهی 18. اختلال در نسل و محرومیت فرزندان نامشروع از ارث و حمایت های خانوادگی ، فامیلی و اجتماعی 19. بحرانهای روحی و عاطفی برای کودکان سر راهی، که بعضا تا اخر عمر از آغوش گرم والدین محروم خواهند ماند و با حسرت نشناختن هویت خویش بعد از سالها تلاش نا موفق ،مایوسانه و با قلبی پراندوه این دنیا را وداع خواهند گفت . 20. بزه کارشدن کودکانی که به خاطر عدم تجربه ی عطوفت والدین، در نهایت ، مسیرانتقام از اجتماعی را که آن را در بد بختی خود دخیل می دانند در پیش گرفته و به موجوداتی شرور و خطر ناک بدل خواهند شد (می توان به راحتی سنگدل ترین و خون خوارترین جنایت کاران تاریخ را در میان حرام زادگان و افرادی با هویت های نامعلوم یافت) آیاهمه ی این تبعات شوم که در حقیقت گوشه ای ازآثاراین خودکامگی بشر می باشد دلیل موجهی نخواهد بود تا امثال معترض به خود آمده و همچنان بر حرف باطل و بی پایه ی خود اصرار نورزند؟ چگونه است که عبور از چراغ قرمز در شب آن هم در خیابانی خلوت بر اساس توافق همگان قانون شکنی و جرم تلقی شده و فرد مجرم مستحق عقوبت و پرداخت جریمه می باشد اما اقدام به این خطای اجتماعی با پیامدهایی چنین مخرب وسنگین ، در نظر معترض عملی صرفا غیر اخلاقی و نه جرمی قابل پیگرد جلوه می نماید ؟ به راستی چه جنایتی برای یک کودک سرراهی از این بالاتر که زن و مردی خود خواه بدون در نظر گرفتن آینده و سرنوشت وی و تنها برای اطفای شهوت و لذتی زود گذربه چنین کاری دست بزنند و بدین واسطه ولادتی نامیمون را برای او رقم بزنند .انسان جوجه ی ماشینی نیست که با بودن اب و دان و بدون درک حضور والدین به زندگی ادامه داده و به کمال مطلوب خود برسد، او نیاز دارد که در آغوش گرم والدین خود جای گیرد ، بوسیده شود و با نوشیدن هر جرعه شیر از سینه ی مادر، محبت و عشق را تجربه نماید، تا بدین سان ساختارشخصیتی و انسانی وی شکل گیرد و تحت تربیت صحیح والدین به بار بنشیند. زن و مردی که بدون پذیرش مسئولیت ،این طفل را به جامعه تحمیل نموده و با بی مبالاتی و بی تفاوتی ، به ادامه ی شهوت رانی خود در مرتبه های متعدد و با افراد دیگرادامه می دهند ، چگونه خود را انسان می نامند؟ و گذشته از این ودر کنار چنین کودکان محروم ازهویت و عاطفه ، جرم و گناه جنینی که با سقط شدن ازادامه ی حیات وتجربه ی زیباییهای عالم محروم می شود چیست ؟